زهره غلامعلی زاده؛ اسماعیل عبدالهی
چکیده
هزینه جرم، نشاندهنده اهمیت نسبی مسئله وقوع آن است درصورتیکه هزینههای ناشی از یک جرم، بالا (پایین) باشند، وقوع آن جرم یک مسئله بزرگ (کوچک) خواهد بود. استفاده از نظریه اقتصادی در قلمرو حقوق پدیدهای نوظهور و مناقشه برانگیز نیست، بلکه آنچه نوین و جدالبرانگیز مینماید تعمیم تحلیل اقتصادی به گستره وسیعی از نهادهای نظام حقوقی با ...
بیشتر
هزینه جرم، نشاندهنده اهمیت نسبی مسئله وقوع آن است درصورتیکه هزینههای ناشی از یک جرم، بالا (پایین) باشند، وقوع آن جرم یک مسئله بزرگ (کوچک) خواهد بود. استفاده از نظریه اقتصادی در قلمرو حقوق پدیدهای نوظهور و مناقشه برانگیز نیست، بلکه آنچه نوین و جدالبرانگیز مینماید تعمیم تحلیل اقتصادی به گستره وسیعی از نهادهای نظام حقوقی با جوهرهای غیراقتصادی است. این پژوهش از نظر ماهیت توصیفی است و به توصیف و تعریف مباحثی همچون، سیاست جنایی و راهکارهای کاهش هزینه جرم پرداخته میشود. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که با وضع قوانین و مقررات سنجیده و آزموده میتواند سبب دشوار نمودن سوءاستفاده از فرایند کیفری و جلوگیری از اتلاف منافع اقتصادی و متعاقب آن کاهش هزینههای جرم، شد؛ و در یک سیاست جنایی کارآمد و مثمرثمر ابزارهای مدیریتی برای به حداقل رساندن هزینههای جرم میتواند متوجه ساختار مراجع رسیدگی و بهکارگیری نیروی کار، بدون دستمزد یا با حداقل دستمزد باشد که میتواند در قالب بهکارگیری تجربیات و نظریات اقتصاددانان و جرم شناسان، با رویکردی علمی به ابزارهای تفرید قضایی حاصل آید و یا در قالب بهکارگیری روشهای پیشگیری از جرم اقدام شود؛ سیاست جنایی انگلستان در مقایسه با ایران، با کاربست نهادها و از طٌرق مختلف در راستای پیشگیری از ارتکاب یا تکرار جرم در جهت جلوگیری از تراکم پروندههای کیفری و تراکم جمعیت کیفری با استفاده از تأمین حداقل هزینههای عدالت کیفری توانسته به نتایج مثمرثمر و قابل قبولی دست یابد و هزینههای مزبور را کاهش دهد که همین امر سبب رشد و تعالی دستگاه عدالت کیفری میشود.
مصطفی السان؛ زریر نگین تاجی
چکیده
یکی از مباحث حقوقی مهم در مورد بانک مرکزی که به ویژه از نظر اقتصادی دارای آثار متعددی میباشد، استقلال بانک مرکزی است؛ به نحوی که استقلال در تصمیمگیری و عملکرد بانک مرکزی را به عنوان یکی از لوازم اصلی اقتصاد سالم محسوب داشتهاند. برخلاف تصوری که ممکن است در ابتدای امر به ذهن برسد، «استقلال بانک مرکزی» موضوعی حقوقی میباشد ...
بیشتر
یکی از مباحث حقوقی مهم در مورد بانک مرکزی که به ویژه از نظر اقتصادی دارای آثار متعددی میباشد، استقلال بانک مرکزی است؛ به نحوی که استقلال در تصمیمگیری و عملکرد بانک مرکزی را به عنوان یکی از لوازم اصلی اقتصاد سالم محسوب داشتهاند. برخلاف تصوری که ممکن است در ابتدای امر به ذهن برسد، «استقلال بانک مرکزی» موضوعی حقوقی میباشد که دارای آثار اقتصادی است. زیرا تعیین حدود اختیارات، وظایف و مسئولیتهای بانک مرکزی به موجب قانون به عمل میآید و دولت نمیتواند چیزی غیر از آنچه که در قانون پیشبینی شده را به این بانک تحمیل کند. از همین رو، بیشتر مطالعاتی که در زمینه استقلال بانک مرکزی انجام گرفته، با نگاهی اقتصادی، به موضوعاتی مانند اندازه گیری درجه استقلال، تاثیرات این استقلال بر متغیرهای کلان اقتصادی و غیره میپردازند و به بررسی موضوع از زاویه حقوقی و آسیبشناسی قوانین موجود و یا خلاء حقوقی، نپرداختهاند.این مطالعه به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش و ماهیت، توصیفی ـ تحلیلی است. دادهها و آمارهای لازم نیز به روش کتابخانهای جمعآوری شده است.استقلال بانک مرکزی به عنوان یک مطلوب مدنظر باشد، بهترین ابزار ممکن برای تحقق این امر، پیشبینی آن در قانون است که این مهم در این مطالعه مورد تدقیق قرار میگیرد. نتیجتاً، استقلال بانک مرکزی با مسایلی مختلفی در ارتباط است و معیارهای متعددی دارد؛ در این میان، نقش مداخله گرانه دولت (خواه به طور مستقیم یا با تقدیم لایحه به مجلس یا وضع مصوبات اجرایی)، بیشترین تأثیر را در تضعیف استقلال بانک مرکزی دارد.
وحید سینائی؛ سمیه زمانی
چکیده
اولویت سیاستهای ایران پس از پایان جنگ (1367) بازسازی مناطق جنگ زده و اقتصاد کشور بود. در این هنگام اکثریت اعضای دولت و نمایندگان سومین دوره مجلس شورای اسلامی در زمره هواداران اقتصاد برنامهریزی شده و مداخله دولت در اقتصاد بودند. اما بازساری با تغییر سیاست های اقتصادی گذشته و گرایش به اقتصاد آزاد مصادف شد. مهمترین نماد این دگرگونی ...
بیشتر
اولویت سیاستهای ایران پس از پایان جنگ (1367) بازسازی مناطق جنگ زده و اقتصاد کشور بود. در این هنگام اکثریت اعضای دولت و نمایندگان سومین دوره مجلس شورای اسلامی در زمره هواداران اقتصاد برنامهریزی شده و مداخله دولت در اقتصاد بودند. اما بازساری با تغییر سیاست های اقتصادی گذشته و گرایش به اقتصاد آزاد مصادف شد. مهمترین نماد این دگرگونی در سیاستهای اقتصادی، تصویب برنامه اول توسعه و سیاست تعدیل اقتصادی بود. این مقاله چگونگی بروز این تحول در سیاستهای اقتصادی ایران در سالهای تصویب و اجرای برنامه اول و نقش نهادهای دولتی و مجلس در آن را بررسی میکند. تحلیل دادههای موجود نشان میدهد در تدوین و تصویب سیاستهای اقتصادی، دولت و مجلس بیشتر نقش تبعی و تاییدگر داشتهاند و ائتلافی از روحانیون عمل گرا و تکنوکراتها که در نهادهای دولتی و مجلس با نفوذ بودند نقش تعیین کننده را داشتند